0

بعضی اوقات استدلال می شود که تنها شعری که در بلوچستان سروده شده است درباره مقاومت است. اصطلاح شعر مقاومت اغلب با شعرهایی که توسط نویسندگان بلوچ سروده شده است همراه است. در حالی که طبقه روشنفکر بلوچ بازگو می کنند که چگونه عشق و جنگ همیشه در تاریخ بلوچ کنار هم بوده اند. این فقط مربوط به مقاومت نیست بلکه بیشتر شعرها با عشق، درگیری انسان و طبیعت پیوند دارند. این مربوط به طبیعت، خشکسالی، درگیری های قبیله ای یا تماشای یک موجود معنوی و البته عشق است. نویسندگان بلوچ احساسات  را پرورش داده و بینش های عمیقی در زمینه های طبیعی داشته اند. در روزهای سخت، آنها بودند که با شمشیر و قلم خود می جنگیدند. آنها مردم را در هنگام غم و اندوه و درد تنها نگذاشتند، بلکه درعوض آنها به عنوان منبع قدرت ظاهر می شدند تا راهنمایی کنند که فرار نکنید بلکه در مواجهه با مشکلات ثابت قدم باشید.

بیشتر شعرها در مورد عشق بود که منجر به جنگ یا جنگ و در نتیجه عشق شد. نوشتن درباره عشق و رمانتیسم ژانر شناخته شده و بسیار توسعه یافته ادبیات بلوچ است. این موارد بسیاری از سابقه های عشق غیرقابل تصور و عمیق را ایجاد می کند.

به عنوان اولین دوره شعر ، در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی ، حول شجاعت و قهرمانی شخصیت هایی همچون میر هَمّل، که با پرتغالی ها می جنگید و گوادر را از حمله آنها محافظت می کرد، چرخید.

میر گل خان نصیر در قرن بیستم به دلیل شعر انقلابی و سبک نثرش شناخته شد، برخی از آثار برجسته اش در مورد عشق و عاشقی است.

سید ظهور شاه هاشمی در شعر خود ، همیشه نمادی از یک دختر زیبا به نام هانل داشت. منتقدین می گویند هنوز هم یک رمز و راز است که هانل عشق خیالی او بود یا عشقی که مربوط به زندگی واقعی باشد. وی در بیشتر اشعار خود  جوانان را به این فکر انداخت که در برابر طوفان های زندگی خم نشوند، بلکه در عوض، می توانند بادبان های ایمن را از دریاهای خشن تهیه کنند. می توان به راحتی از شعرش استنباط کرد که نوع پیامی که می خواست منتقل کند، در مورد انگیزه و فداکاری در راه انسان است. او می گوید:

جَهل من دریاهیں دِلءَ آچ نہ بیت
پَہ تَئے بانوران گلءِ تَنگهیں پَرداچ نہ بیت

وی در این شعر  جوانان را هدایت کرد که جایی برای فرار از زندگی وجود ندارد. نیاز به کار و پابرجا ماندن است نه نشستن بی روح.

 

عطا شاد، شاعر معروف در یکی از اشعارش جامعه اولیه بلوچ را به تصویر می کشد. یک بلوچ خالص، در زمان تشنگی، کاسه ی آب را از هر کس دریافت کند، در عوض ، قلب ها را جلب می کند و احساس می کند که خود را مدیون به صد سال وفاداری به کسی می کند که عطش او را خاموش کرده است.

در تاریخ بلوچ داستانهای عاشقانه حماسی زیادی وجود دارد. هانی و شی مرید مشهورترین داستان عاشقانه در فولکلور بلوچی است. نویسندگان این داستان را با رومئو و ژولیت مقایسه می کنند. حماسه عاشقانه هانی و شی مرید به قرن پانزدهم برمی گردد که دوران قهرمانانه و دوره کلاسیک ادبیات بلوچ به حساب می آید. آنها سمبل عشق خالص و غم انگیز هستند.

سسی و پنّو یکی دیگر از داستانهای عاشقانه غم انگیز است که عاشقان ادبیات را مجذوب کرده است تا چیزی در مورد عشق غیرقابل تصور و واقعی که در تاریخ بشریت اتفاق افتاده بود بدانند ، داستان عاشقانه سسی و پنّو نمونه ای از این دست است. پنّو (میر پنّو خان) از نوادگان هوت ، قبیله معروف بلوچ در كچ بود. سسی (به معنی ماه) دختر رجاء بنبور سند بود. پدر پنّو میرعلی خان سردار توانا بود ، همیشه اصرار داشت که پسرش ازدواج کند ، اما پنّو از پدرش سرپیچی کرد و گفت که  دختر مورد علاقه من به دنیا نیامده است.

پنّو گفت: “من زیباترین دختر را آرزو کردم باید به همان اندازه که هستم بسیار جذاب و خوب بنظر برسد”. پدر پنّو به درباریان و خادمانش دستور داد كه بروند و برای پسرش یك نامزد زیبا پیدا كنند. آنها به ایران، افغانستان، عراق، مصر سفر کردند اما نتوانستند دختری را پیدا کنند که بتواند با انتخاب پنّو مطابقت داشته باشد. سرانجام آنها وارد بنبور سند شدند و بلاخره سسی را پیدا کردند. شاهزاده رو سسی عاشق شدند و به عنوان عاشقان شکوفا شدند، اما به مصیبت خاتمه یافتند که همیشه برای روزهای آینده ذهن را برمی انگیزد.

ادبیات بلوچ مخزن خرد و دانش ، عشق و رمانتیسم است.


منبع:

ترجمه ای از مطالب مسعود حامد بلوچ

 

غلامحسین شوهاز

مقاله قبلی

منشأ زبان بلوچی

مقاله بعدی

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *