0

۱_ بلوچ به چه معناست!؟

این یکی از مشهورترین و بیهوده ترین سوالاتی است که نسل جانِ جدید بلوچ و فقط همین نسل جان! برای یافتن پاسخ آن سینه ها چاک کرده‌اند و می کنند و تعدادی از زبان شناسان درس‌نخوانده! به روش های محیرالعقولی که بعضی از آن‌ها حتی خود این واژه را نیز حیرت زده می کند به تفسیر و توضیح آن پرداخته اند! بیایید اول به خود این سوال نگاهی بیندازیم و بعد به پاسخ‌های آن تا ببینیم چه اتفاقی می افتد.

سوال: بلوچ به چه معناست و ریشه ی آن در کجاست؟!

این سوال را بنده برای هیچ‌یک از دیگر اقوام ایرانی و غیر ایرانی همسایه ندیده‌ام. برای مثال هرگز به گوش مان نخورده که کسی بپرسد پارس یا کُرد یا ترک یا عرب یا افغان به چه معناست! تنها زبان‌شناسان درس‌نخوانده‌ی دوران، برای یافتن معنای بلوچ اینچنین تلاش‌های بی وقفه و جانفشانی نموده‌اند که بدانند به چه معناست! بلوچ اسم یک قوم است همانطور که فارس و کرد و ترک و لر و عرب و افغان نام اقوام هستند. و بلوچ هیچ الزامی ندارد که دنبال معنای خاصی برای نام خود بوده و خود را توضیح دهد. همانطور که پارس و عرب و کرد و افغان ندارند. بلوچ یک اسم خاص مستقل است و نیاز به ریشه یابی و تعیین معنا ندارد همانطور که مثال هایی که برشمردیم نیازی به این معنا ندارد.

حالا نگاه میکنیم به معروف‌ترین و در عین حال مبتذل ترین پاسخ هایی که زبان‌ نشناسان قدیمی و مدرن برای نام بلوچ برشمرده‌اند:

۱_بلوچ یعنی قله‌ی کوه!! یعنی شما برید تمام فرهنگ لغتای دنیا رو پاره پوره کنید اگه همچین چیزی پیدا کردید بیایید منو ببدید بالای قله‌ی یه کوه دار بزنید! بعد فک کنید اگه اینطور باشه پارس احتمالا میشه گردنه کوه، ترک میشه کوهپایه کرد میشه دامنه‌های زاگرس و عرب میشه صحرا…!

۲_ بلوچ یعنی تاج خروس! حالا در کدوم زبان و واژگان الله اعلم! این رو باید از خروس‌شناسی که این نکته را کشف کرده بپرسیم. ایشون احتمالا تمامی اقوام را با منقار و دم و پنجه‌ی خروس جمع و جور کرده باشن. فقط اون قسمتای تحتانی و تولید مثل و اینها قسمت هر قومی بشه احتمالا اعتراض خواهد نُمود!

۳_ بلوچ مرکب است از چند واژه‌ی دخترکُشِ پیرزال پسند!: ب یعنی بهادر! ل یعنی لایق! و یعنی وفادار چ: یعنی چالاک! یعنی باید به سازنده‌ی این معنا چهلمرغ افتخار داد چون سی تا کمه واسش! واسه عرب ببینیم چه میکنه: ع یعنی علوِّ درجات! ر یعنی رفیق باز ب یعنی بلند مرتبه واسه ترک (ت یعنی تیز و فرز ر یعنی رئوف القلب و ک یعنی کریم و بخشنده) با همین فرمون برو جلو تمام اقوام کره‌ی زمین با دو سوم اقوام مریخ را نقد راضی می کنی.

۴_ بلوچ متشکل است از بلّ+ لوچ! یعنی کسی که همراه خود را لخت میکنه و وسایلش را میدُزده و این کار را بلوچ ها با افغان ها کردن و اونا اسمشونو اینطوری گذاشتن! با عرض معذرت خاک بر فرق نشُسته‌ی اونی که اینو ساخت. حالا قبل از این اتفاق اسم اون بلوچ چی بوده بماند؛ سازنده انقد فهم نداشته که قسمت دوم (لوچ) به معنای لخت نیست و این تلفظ فارسیشه بلکه (لُوچ) هست که جدا از (ب) معنی نمیده. حالا من نمیتونم مثل این متوهّم اسم بقیه‌ی اقوام را تکه تکه کنم تا براتون مثال بزنم اما برای مثال یه اسم خاص دیگه رو ازش داستان میسازم تا ببینین چجوری میشه بدون مصرف هیچگونه موادی توهم زد!: درخت عبارت است از دِ+رَخت و این واژه از اینجا سرچشمه گرفت که یک ده بود که آدماش رخت میشستن اما نمیدونستن کجا پهنش کنن بعد یهو یه چوب بلند دیدن که چند تا چوب دیگه بهش وصل بود مردم گفتن عجب جاییه واسه رَخت! بعد همه ی مردم ده رختاشونو می‌بردن اونجا می آویختن و از اون روز به بعد اسم اون چوبه شد: ده‌رخت و به مرور زمان تبدیل شد به درخت! یه راه دیگشم اینه که دنبال تکه پاره کردن و معناسازی واسه این اسم خاص نباشیم و مث بچه‌ی آدم به درخت بگیم درخت! توی این مساله من دیگه حرفی ندارم!

بلوچی بَتَل/ 3

مقاله قبلی

بلوچ های سرحدی اصیلند یا بلوچ های مکرانی؟!

مقاله بعدی

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *