خواستگاه اصلی قوم بلوچ هنوز به درستی مشخص نیست. تاریخ اولیه سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد، با تاریخ قوم و یا نژاد بلوچ ارتباطی ندارد. حدس زده می شود که ساکنین پیشین این ناحیه گروه هایی از دراویدیانِ هند بوده اند.
سرزمین بلوچستان کنونی از نظر جغرافیایی در موقعیتی قرار می گیرد که در دوره هخامنشی مَکا و گِدروزیا[1] نامیده می شد. در این منطقه آثار تمدن 4 تا 5 هزار ساله دیده شده است. کاوش های باستانی در مناطق باستانی مانند میرجاوه و لادیز، سی مِسش در سراوان، بمپور، اسپیدژ، دامن، گُشت و فنوچ که امروزه در حوزه بلوچستان ایران قرار دارند، حکایت از شکوفایی این نواحی همزمان با آثار تمدنی شهر سوخته در سیستان، تل ابلیس و تپه یحیی در جیرفت و سیلک در کاشان دارد. بعلاوه، حوزه های تمدنی این منطقه محل تلاقی تمدن های بزرگی مانند ماوراءالنهر، بین النهرین، هند و چین بوده اند.
سرزمین سیستان کنونی از نظر جغرافیایی در موقعیتی قرار می گیرد که در دوره هخامنشی دَرَنگیانا نامیده می شد. در منابع هخامنشی نامی از بلوچ در این محدوده هم نیست. در حکومت های بعدی تا اسلام، هم نامی از بلوچ ها در این محدوده نیست. گفته شده که اسکندر در راه برگشت از هند از طریق همین منطقه به کرمان و پارس رفته است.
در دوره سلوکیان، سلوکوس ( سردار جانشین اسکندر ) گدروزیا ( حوزه بلوچستان کنونی ) را به چندرا گوپتا ( حکمران هند ) واگذار کرد. در زمان آنتیوخوس سومِ سلوکی، که دولت او در مقابل با دولت روم ضعیف شده بود، بخش هایی از کشور ایران جدا شد و زرنگ و گدروزیا و رُخج ( افغانستان جنوبی ) همه جز دولت باختر شدند.
در حکومت سلوکیان و اشکانیان، وضعیت حکومتی این منطقه روشن نیست. به نظر می رسد که در کنار حاکمان دولتی، حاکمان محلی هم بر مردم مسلط بوده اند. اما در زمان ساسانیان ظاهرا از همان ابتدا، اردشیر بابکان بنیانگذار این سلسله، کشور را به 33 ناحیه تقسیم کرد. در تقسیمات اردشیر، حاکم منصوب از سوی حکومت مرکزی در مَکران ( حوزه بلوچستان امروز ) به مَکُران شاه مرسوم بود. در آن زمان، ناحیه سند هم در حکمرانی مکران شاه قرار داشت.
نام مَکران برای اطلاق به این بخش از کشور ایران هیچگاه فراموش نشده است. اما ظاهرا نام بلوچستان از زمان نادرشاه به طور رسمی به این منطقه داده شده است. واژه مَکران ( makkoran ) از نظر ریشه لغوی ارتباطی با واژه بلوچ ( baloch ) را نشان نمی دهد. هنوز هم نام مکران یک نام شناخته شده بین بلوچ هاست و در منظومه ای که مولوی عبدالله روانبد – شامل 317 – سروده است، منظور از مَکُران کل سرزمین بلوچستان است ( جهاندیده، منظومه مکران، 1390، ص 56 ).
در شاهنامه، از حضور شجاعانه ی بلوچ ها در سپاه کیخسرو ( پادشاه کیانی )، و اتحاد آنها با اقوام گیلانی و جنگ آنان با خسرو انوشیروان ساسانی روایت شده است. در شاهنامه، مسکن اصلی بلوچ ها در حدود دریای خزر ذکر شده و ورود آن ها به مَکُران می تواند نشانه یک مهاجرت تدریجی تاریخی باشد.
شرح کشتار بلوچ ها به فرمان خسرو انوشیروان، پادشاه ساسانی در شاهنامه آمده و زبانزدِ راویان تاریخی است. اما به درستی روشن نیست که آیا از نظر جغرافیایی این کشتار در سرزمین کنونی بلوچستان روی داده است یا در جایی دیگر.
در یکی از متون ایرانی میانه به نام کارنامه اردشیر بابکان آمده است که اردشیر از کرمان و مَکُران لشکر جمع کرده و به جنگ اردوان رفته است ( فره وشی، 1386، ص 47 ). در این متن از بلوچ ها در این منطقه نامی برده نشده است.
در زمان ساسانیان ( به خصوص در زمان خسرو انوشیروان )، یکی از نواحی حکومت نیمروز یا ولایت جنوبی ناحیه ای بود که طوران و مَکُران در آن قرار داشتند. کُرسیِ آن قُصدار بود که با کَلات (kalat) امروزی در بلوچستان پاکستان مطابقت داشت. هم چنین از منطقه ایی به نام وَشت (washt) در بلوچستان امروزی در نزدیکی خاش نام برده شده است.
[1] نامی که یونانیان به بلوچستان میدادهاند.
منبع:
مردم بلوچستان، آیین ها، باورها و فرهنگ نوشته ی دکتر موسی محمود زهی
نظرات